کار ایبسن نویسنده، نمایشگر یک ژرفاندیشی دور و دراز شاعرانه است در بارهی نیاز آدمها به این که به گونهی دیگری زندگی کنند جز آن گونهای که زندگی میکنند. پس همیشه یک جریان زیرین ژرف از نومیدی در کارهای اوست. بنهدتتو کروچه این تصویرگری از آدمهایی را که در چشم به راهی همیشگی زندگی میکنند و در جست و جوی «چیز دیگری» فرسوده میشوند، «نمایشنامهی تهی از امید» میخواند. درست این دوری دستیافتنیها از خواستها است که خاستگاه جنبهی سوگناک (و بسا گاهها خندهدارِ) زندگی این آدمهاست. ایبسن چنین میاندیشید که ریشهی بنیادی هنرش، این ناهمسازی میان خواستها و شدنیها است. او در سال ۱۸۷۵ با نگاهی به بیست و پنج سال نگارش خود آشکارا گفت که بیشتر آنچه که میخواست بنویسد با «ناهمسازی میان آرزوها و امکانها، میان خواستن و توانستن» سر و کار داشت. او در این ناهمسازی «همزمان تراژدی و کمدی فرد و جامعه» را میدید. یک دهه دیرتر او آمیزهی سوگناک ـ خندهآور کشیش روسمر و آموزگارش اولریک برندل را آفرید. این دو تن که بازتاب یکدیگرند سر از پرتگاهی درمیآوردند که از آنجا همهی آنچه میبینند پوچی و ناچیزی دربست زندگی است.
دشمن مردم
170,000 تومان
“دشمنِ مردم” داستانِ آبِ آلوده یک شهر است، آبی که هر چند’ هم نوشیدنش بیماریزاست و هم شستوشو با آن، به بهای گران به خودی و بیگانه، به بیمار و نابیمار، فروخته میشود. آبِ آلوده سرچشمه نان چربونرمی برای شهر میشود و از این دید، “دشمنِ مردم” داستانِ نهتنها آب، که داستانِ نانوآبِ شهر و شهروندان و آینده آنها است. آلودگی آب’ دو بردار را رویدرروی هم مینهد، یکی پزشک آسایشگاه ساحلی و دیگری همهکاره شهر، پزشک بر آن است که همهچیز را رو کند و سروسامان دهد، برادرش میخواهد همهچیز آرام و پوشیده در اتاقهای دربسته شهرداری رسیدگی و در گذر زمان و نرمنرم راستوریست شود.پزشک میگوید با لاپوشانی آلودگی آب’ شهر نابود میشود.
شهردار میگوید با خواباندن آسایشگاه ساحلی برای لولهکشی دوباره’ شهر ناندانی خود را و در پسِ آن آینده خود را از دست میدهد. پزشک از حق شهروندی و حقیقت میگوید، دیگری از قانون و مصلحت. کار بالا میگیرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.