بیرون پشت در

110,000 تومان

یک گروهبانِ ارتشِ هیتلر در جبهه‌های جنگ در شوروی شَلان‌شَلان به میهن خود بازمی‌گردد. او که سختی‌ها کشیده، با چنان چشم‌اندازی در میهن روبه‌رو می‌شود که به چشم‌های خود باور نمی‌کند: کسی را در رختخواب کنارِ همسر خود می‌یابد؛ فرزندِ خردسالش در بمباران‌ها آش‌ولاش شده و پدرومادرش خودکشی کرده‌اند. می‌خواهد کاری برای خود دست‌وپا کند، ولی چون کاری جز جنگ  فرانگرفته، دستش به کاری بند نمی‌شود. به نزد فرماندۀ خود می‌رود تا مسئولیتی را که او بر دوشش نهاده بود و به بهایِ جانِ کمابیش نیمی از سربازانِ زیردستش تمام شده بود، به او برگرداند و آرام گیرد، ولی فرمانده که آسوده در خانة گرم و آسوده خود نشسته، نخست او را آدمی نازک‌نارنجی می‌بیند که جنگ خل‌وچلش کرده و سپس دلقکِ بامزه‌ای که با هنرش شبِ او را خوش کرده و خندة سیری برایش به ارمغان آورده و …

بیرون پشتِ در چهرة راستین جنگ را با تواناییِ کم‌مانندی به نمایش درمی‌آورد …

پشتیبانی