دربارۀ کتاب
داستان خدای بابِل داستانگرِ شکاف دلخراشی است که اسپانیای زمانِ فرانکو را به دو پارۀ دشمنخو تقسیم میکند و به جان هم میاندازد. اینجا هواپیماها به گلوله بسته میشوند، آتش میگیرند و سقوط میکنند، مردم به مردهها تف میکنند، آدمها پتۀ همدیگر را روی آب میاندازند، زندانیان دیوانه میشوند و دست به خودکشی میزنند. مرگ، گناه، بیزاری از آزادی و هراس از دیدن و پذیرفتن چهرههای گوناگونِ زندگی’ داغ سوزان خود را بر پیشانی اسپانیای فرانکو میزند.خدای بابِل داستان دردناک و هراسناکی است دربارۀ آبوخاکی ازهمگسیخته، خانوادهای ازهمگسیخته، روانهایی ازهمگسیخته و کودکیای ازهمگسیخته.
از این داستان فیلمی با نام زندهباد مرگ! نیز ساخته شده است.
دربارۀ نویسنده
فرناندو آرْرابال در سال ۱۹۳۲ در ملییا (اسپانیا) به دنیا آمده و از سال ۱۹۵۵ در پاریس زندگی و کار میکند. او نمایش و فیلمنامهنویس، کارگردان، داستاننویس و شاعر است. هفت فیلم کارگردانی کرده، بیش از صد نمایشنامه، چهارده داستان بلند و شمار فراوانی شعر و مقاله نوشته است که بسیاری از آنها جوایز بزرگی دریافت کردهاند.
نوشتههای این کتاب در یکچیز مشترکاند: ردِ آن واقعیت اجتماعی و سیاسی که دمودستگاه فرانکو نمایندگیاش میکرد. دیدگاه آررابال به تجربۀ تاریخیِ سوگناکِ اسپانیا در سالهای جنگ داخلی اسپانیا و پیروزی فاشیسم در ۱۹۳۹ شکل گرفته است. او از کودکانِ نسلی است که در اسپانیای فاشیستی بزرگ شده، در دبستانهای آن آموزش دیده، پرورش یافته و مَغاک ژرفِ میان ایدئولوژی و زندگی روزانۀ پر از درشتی، زشتی و پلشتی را به چشم دیده است.آررابال که یکی از چهرههای برجستۀ “تئاتر پوچی” یا “تئاتر سیاه” فرانسه به شمار میرفت، در سال ۱۹۶۲ همراه با آلهخاندرو خودوروفسکی و رولاند توپور جنبش هراس را پایه گذاشت. تئاتر هراس، از دیدگاهِ اخلاقی، استوار است بر والایشِ اخلاق بهعنوان مفهوم جمعی، و از دیدگاهِ فلسفی بر این پایه که «زندگی’ یاد است و انسان’ رویداد».
دربارۀمترجم
میرحمید عُمرانی در سال ۱۳۳۳ در شهر ری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود گذراند. در سال ۱۳۵۲ به تحصیل در انستیتو تکنولوژی تهران پرداخت. در سال ۱۳۶۳ از میهن به آلمان کوچ کرد، و در آنجا معماری آموخت.
عُمرانی در سالهای نخستِ پس از انقلاب ترجمهها و پژوهشهایی به چاپ رساند که از آن میان میتوان از تبهکاری در کامپوچیا و سرنوشتِ رنج و رزمِ خلقِ قهرمانِ فلسطین یاد کرد. داستان بلندِ مامان، پَر!؛ برگردانِ داستانِ بلندِ آتش از راسپوتین؛ برگردانِ انشاهای بچههای هیروشیما از پروفسور آراتا اوزادا؛ نامه به ژنرال فرانکو از فرناندو آرْرابِل؛ هرکول و آغل آوگیاس از فردریش دورِنْمات؛ و بیرون، پشت در از بُرشِرت؛ بابا، پر! و همین کتاب آثار تازهترِ اوست.عُمرانی نوشتهها و برگردانهایی در دست دارد که بهتدریج و در آیندۀ نهچندان دور در دسترس خوانندگان قرار میگیرد.






دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.