نمایشنامههای مدرن ایبسن
جلد دوم: مرغابی وحشی؛ رُسْمِرسهُلْم؛ بانوی دریایی؛ هِددا گابلِر
دربارۀ کتاب
این کتاب دربرگیرندهٔ نمایشنامههای مرغابیِ وحشی، رُسْمِرسْهُلْم، بانویِ دریایی و هِددا گابلِر است. مرغابی وحشی از گیراترین و تکاندهندهترین کارهای ایبسن است. ایبسن که در نمایشنامهٔ پیشین خود ـ «دشمن مردم» ـ دکتر سْتُکمانِ سادهدلِ پرشورِ آرمانگرا را میآفریند که پهلوانانه درراه پیروزی راستی در برابر همهٔ دستگاه زر و زور میایستد، در این نمایشنامه سنگ خود را با آرمانگراییِ دوآتشهٔ پادرهوا وامیکَند. او سپس در رُسْمِرسْهُلْم به گرفتاریهای سترگ آدمی در راهِ بندگسلی و آزادگی و وارستگی و جایگاهِ خودفریبی و گناه در زندگی میپردازد. این نمایشنامه’ واپسین نمایشنامهٔ اجتماعی و سیاسی ایبسن است و بهگونهای نمایشگر سرخوردگی او از چپ و راستِ آن زمانِ آبوخاکش نروژ که، از نگاه او، قدرتطلبی’ هر دو سو را تباه کرده بود. بانوی دریایی سومین نمایشنامهٔ این کتاب، به زندگی زناشویی و پیچیدگیهای پیوند زن و شوی میپردازد. هنر ایبسن اینجا ژرفای روانشناسانهٔ بسیاری مییابد و او با پرداختن به مفاهیمی چون وفاداری، بیوفایی، پیمانِ گفتاری و پیمانِ نوشتاری، آزادی و مسئولیت، در پیِ گرهگشایی از پرسمانهای کهنه به شیوهای نوست. در هددا گابلِر ایبسن به زندگی زنِ جوان زیبای تیمسارزادهای میپردازد که جای خود را در زندگی از دست داده و از یافتن جای تازهای در آن برای خود ناتوان است. او که دل و دلاوری آن را ندارد که به خواست و دریافت خود گوش سپارد و آنگونه زندگی کند که دلش میخواهد، از هر سو به تنگنا میافتد و به زندگی خود پایان میدهد. ایبسن به خزانِ زندگی خود میرسد.
دربارۀ مؤلف
هنریک ایبسن، نمایشنامهنویس و سرایندۀ نروژی، زادۀ سال ۱۸۲۸ (شهئن)، از بزرگترین ستارههای سپهرِ هنر و اندیشه همۀ جهان و همۀ زمانهاست. او اخگروار از آتشدانِ کوچکِ تنگی به بالا جَست و آتشی شد که به دلوجان و خِرَد مردم همه کرانههای دورونزدیک گرفت. ایبسن زندگی را با همۀ تپندگی و رنگارنگیاش به میدان نمایش کشید، یا شاید بهتر است گفت میدانِ نمایش را تا آنجا گستراند که زندگی را با همۀ چهرههایش در دل خود جای دهد. با ایبسن’ زندگی’ نمایش شد و نمایش’ زندگی. این’ کار یا کارستان او بود. ایبسن در میدانِ نمایش از چنان پایگاه و جایگاهی برخوردار است که نه زن نه مرد نه جوان نه پیر نه دارا نه ندار و … از خواندن کارهایش بینیاز نیست. آنکس که سروکاری با زندگی دارد، سروکاری هم با ایبسن خواهد داشت.
دربارۀ مترجم
میرمجید عُمرانی’ زادهٔ سال ۱۳۳۵ (شهر ری) است. او در سال ۱۳۶۳ از آبوخاک پدری کنده شد. از سال ۱۳۶۸ در نروژ زندگی میکند و از سال ۱۳۹۲ به همکاری با پروژهٔ «ایبسن به زبانهای دیگر» پرداخته است. از عُمرانی در چند سال گذشته برگردانهایی از ایبسن و سایرین به بازار آمده است.
۱۲ عنوان نمایش مدرن ایبسن (پایههای جامعه؛عروسکخانه؛ پرهیبها؛ دشمنِ مردم؛ مرغابی وحشی؛ رُسْمِرسهُلْم؛ بانوی دریایی؛ هِددا گابلِر؛ استادِ بنّا سولْنِس؛ اَیُلْف کوچولو؛ یُن گابریِل بُرکْمان؛ زمانی که ما مردگان بیدار میشویم)؛ واکاوی نمایشنامههای مدرن ایبسن؛ نمایشنامههای بیرون پشتِ در و دل من در کوهستان است از میرمجید عُمرانی منتشر شده است. داستانهای کوتاه و بلندِ پرشماری توسط میرمجید عُمرانی برگردانده یا نوشته شده که بهتدریج در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.






دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.